یه پیامی میفرستم به امید پیام تو / نه اینکه بخونیو بگی بی خیال تو
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم / با اشک تمام کوچه را تر کردم / دیشب که سکوت خانه دق مرگم کرد / وابستگی ام را به تو باور کردم
حلالم کن اگر دوری اگر دورم / اگر با گریه میخندم حلالم کن که مجبورم / نگو عادت کنم بی تو که میدونی نمیتونم / که میدنی نفس هامو به دیدار تو میدونم
بوسه ابتکاری است از طبیعت برای زمانی که احساس در کلام نمی گنجد، میبوسمت با عشق
یادها فراموش نخواهند شد، حتی به اجبار! و دوستیها ماندنی اند حتی با سکوت
من به جرم باوفایی این چنین تنها شدم، چون ندارم همدمی بازیچه ی دلها شدم
وقتی بهت گفتم: دلتنگ تو هستم، به شانه ام زدی تا دلتنگیم ر تکانده باشی! به چه دلخوش کرده ای؟ تکاندن برف از شانه ی آدم برفی؟
یکی در آرزوی دیدن توست، یکی در حسرت بوییدن توست، ولی من ساده و بی ادعایم، تمام هستی ام خندیدن توست
گلهای بهشت سایبانت / یک دسته ستاره ارمغانت / یک باغ از گلهای نرگس / تقدیم وجود مهربانت
دستم از دستت جداست / این تمام ماجراست / دلخوشم شاید بیایی / فردا هم روز خداست
قاصدک! شعر مرا از بر کن، برو آن گوشه باغ سمت آن نرگس مست و بخوان در گوشش و بگو باور کن، یک نفر یاد تو را هرگز از دل نبرد
یادته زیر گنبد کبود / تو بودی و کلی آدمای حسود / تقصیر همون حسوداست که حالا / هستی ما شده یکی بود یکی نبود
درج آگهی رایگان - پورتال تبلیغاتی 9رنگ
نظرات شما عزیزان: